مقطع : کارشناسی ارشد
دانشگاه : شهید بهشتی تهران
تاریخ دفاع : 1386/04/13
اساتید راهنما : دکتر جميله توکلي نيا، دکتر زهره فني
اساتید مشاور : د کتر بیژن رحمانی
اساتید داور : دکتر محمدتقی رضویان
مشاهده سایر پایان نامه های محمدتقی معبودی
شهر مانند یک موجود زنده ، پویاست و همیشه در حال تغییر و تحول است ،لذا لازمه برنامه ریزی صحیح و اصولی برای شهر درک آن به عنوان یک سیستمی است که همه اجزای آن به هم وابسته اند، به این دلیل برنامه ریزی کاربری اراضی شهری نیز باید با توجه به این ویژگی اقدام به برنامه ریزی کند.چون نگرش سیستمی این امکان را برای برنامه ریز فرآهم می آورد که اولا تاثیر تصمیمات و اقدامات خود را نه فقط بر عناصر خاص بلکه بر کل سیستم شهر لحاظ نماید.ثانیا شناخت بهتر و تحلیلی تر از مسائل را فراهم سازد و ثالثا زمینه استفاده از دستاوردهای سایر علوم مرتبط با شهر را در توزیع بهینه فعالیتها ممکن سازد. با توجه به رشد شتابان شهرها و جمعیت آنها تامین نیازهای اولیه در شهرها با مشکلات فراوانی مواجه شده است زیرا افزایش جمعیت آنها غالبا از ظرفیت پذیرش منابع و سیستم های موجود فراتر رفته است ،یکی از مشکلاتی که گریبانگیر شهرها شده است عدم توزیع و مکان یابی اصولی کاربریها با توجه به معیارها و ضوابط استاندارد می باشد که این مساله مشکلات زیادی از جمله مشکل دسترسی ، افزایش رفت و آمد های شهری و غیره.. را به وجود آورده است . در تحقیق حاضر به بررسی مدارس راهنمایی منطقه 2 شهر تبریز به عنوان یکی از کاربریهایی که با تقاضای روزافزونی مواجه است و مکان یابی صحیح آنها می تواند موجب سهولت دسترسی به این کاربریها و افزایش کارایی منجر شود. ابتدا ضوابط و معیارهای تعریف شده برای مکان یابی فضاهای آموزشی شناسایی شد ، سپس بر اساس این معیارها به تحلیل مکان یابی این مدارس پرداختیم .معیارهایی که در این زمینه بررسی شد عبارتنداز: سازگاری(کاربریهای سازگار ، ناسازگار)،ظرفیت ، تراکم جمعیت ، مطلوبیت و سرانه های آموزشی . بعد از مشخص شدن معیارها و ضوابط ، به بررسی سرانه های آموزشی مدارس راهنمایی بر اساس آمار و اطلاعات وضع موجود پرداختیم که مشخص شد از نظر سرانه های آموزشی (سرانه زیر بناء، سرانه فضای باز) مدارس راهنمایی منطقه نسبت به استاندارد این سرانه ها در وضعیت نا مناسبی قرار دارند،سپس برای تحلیل مکان یابی مدارس راهنمایی منطقه نسبت به معیارهای گفته شده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده کردیم به این ترتیب که برای رسیدن به الگوی مناسب مکان یابی مدارس ابتدا معیارهای موثر در مکان یابی این کاربریها در سه سطح با استفاده از مدل AHP وزن دهی کرده و بعد از مشخص شدن وزن درون و برون گروهی همه معیارها با استفاده از منطق فازی(fuzzy logic) تلفیق کرده و در نهایت الگوی نهایی مکان یابی مدارس به دست آمد.بر اساس تحلیل هایی که انجام شد ، مشخص گردید که حدود 50 درصد مدارس راهنمایی منطقه 2 نسبت به معیارها وضوابط تعریف شده در وضعیت نامناسبی قرار دارند.